دو رویکرد در شناخت احکام اسلام می توان داشت:

1.    همه احکام اسلام موقتی و موسمی بودند.
2.    همه احکام اسلام دائمی و غیر قابل تغییراند.

در این میان آیا رویکرد حد وسطی هم وجود دارد؟
•    آیا ممکن است «بعضی» از احکام اسلام وابسته به شرایط خاص باشد؟
•    میزان وابستگی تا چه حد است؟

مثال یک:  احکام حجاب
دو آیه در قرآن در این باره داریم که با فاصله زمانی نازل شده اند:
اول: یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْوَاجِکَ وَبَنَاتِکَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلَابِیبِهِنَّ ۚ ذَلِکَ أَدْنَى أَنْ یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ. احزاب 59
در این آیه حکم همراه با ذکر علت بیان شده. و با شرایط زمانی و مکانی خاص.
در زمان نزول آیه، زنان در دو گروهِ کنیز و آزاد بودند. کنیزان هم غالبا مورد اذیت مردان قرار می گرفتند. گاهی زنان آزاد با کنیزان اشتباه گرفته می شدند و... لذا آیه نازل شد تا زنان آزاده را به حجابی دعوت کند که آنها را متمایز و مصون بدارد.

دوم: وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا ۖ وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُیُوبِهِنَّ و...  نور 31
به قول آیت الله شبیری زنجانی: تعلیلهای قرآن بر دو گونه است.
1.    علل فراگیر و دائمی
2.    موسمی و موقت
که در دسته دوم حکم مضیق می شود و استفاده از حکم آیه همیشگی نیست.  از جمله آیه ی اول درباره حجاب.

مثال دو:  حکم ارتداد
انواع ارتداد مشهور در میان عامه:
1.    برگشتن از دین اسلام بواسطه مطالعه و تحقیق.
2.    برگشتن از دین اسلام از روی هوای نفس و به انگیزه ی رها شدن از محدودیتهای اسلام.

اما تعبیر قرآن درباره "ارتداد" چیز دیگریست:
منظور قرآن کسانی بودند که از روی مکر و خدعه اسلام می آوردند و سپس با انگیزه های سیاسی و از روی لجاجت (یعنی نه بخاطر تحقیق و نه بخاطر هوا و هوس) برای ضربه زدن به مقاومت مسلمانان؛ اعلام ارتداد می کردند. یعنی از اسلام بر می گشتند.
لذا حکم ارتداد هم مشروط به شرایط خاصِ سیاسی اجتماعی مشابه صدر اسلام است.